معنی رودی در ایران
لغت نامه دهخدا
رودی. (اِخ) حارث بن مسلم رودی رازی، از روات است و حسین بن علی بن مرداس از وی روایت کند. (از معجم البلدان).
رودی. (اِخ) حسن بن مظفربن ابراهیم رازی رودی مکنی به ابوعلی از روات است و از ابی سهل موسی بن نصر رازی روایت دارد و ابوبکربن مقری از وی روایت کند. (از لباب الانساب).
رودی. (ص نسبی) منسوب به روده که محله ای (یا قریه ای) بوده است به ری. (از انساب سمعانی). رجوع به روده شود.
قوروقچی رودی
قوروقچی رودی. [ق ُ] (اِخ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز، سکنه ٔ آن 428 تن. آب آن از چشمه و رودخانه. محصول آن غلات، حبوب، پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
حل جدول
کارون
رودی در جنوب ایران
اروند رود
دالکی
اروندرود
اروندرود، دالکی، کارون
رودی در شرق ایران
هیرمند
رودی مهم در ایران
تهرود
رودی در شمال شرقی ایران
اترک
رودی در جنوب غربی ایران
جراحی
واژه پیشنهادی
رود نیله، نازلی چای، هنامه
سخن بزرگان
بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی.
معادل ابجد
686